موفقیت چیست؟

*موفقیت در آینده نیست.* 

شگفت انگیز است نه؟ چراکه همیشه ما موفقیت را در دوردست ها تصور کرده ایم و به دنبالش دویده ایم تا موفق شویم و سرمستانه زندگی کنیم. لذت بردن از زندگی را قلاب کرده ایم به موفقیتی که کمی یا شاید بسیاری از ما جلوتر است. چیزی که همه انسانها در تمام ادوار به دنبالش بوده اند. گاهی اتفاقهایی افتاده که برایمان جنسی از موفقیت بوده است ولی باز نگاهمان را به جلوتر و به افق موفقیت بعدی دوخته ایم. گاهی هم هر چه لنگان و خیزان مسیر زندگی را طی کرده ایم موفقیت مثل هویجی که با چوب موربی روی سر خرگوش بسته شده، همیشه یک متر از ما جلوتر بوده است و رسیدن به آن مثل سراب. 

بگذار برایت از یک راز بگویم که مثل موی پشت سر است. همیشه با تو است و همیشه پنهان از دیده. تا به حال به ریشه کلمه موفقیت فکر کرده ای؟ درست است.  "وفق" . 

موفقیت از "وفق" زاده شده است. موفقیت یعنی وفق دادن خودمان و عملکردمان با آنچه موجود است. موفقیت در آینده نیست. موفقیت همین حالاست. موفقیت جوانه ی همان ساقه ایست که در "اکنون" در حال رویش است. 

با اصرار به اینکه دنیا باید جوری باشد که الان نیست، و با توهّم اینکه اگر دنیا جور دیگری بود یا جور دیگری بشود من بالاخره موفق می شوم ، جوانه ی این ساقه را با دست خودمان میبُریم. راز موفقیت، در هماهنگی و همسویی با دنیاست. راز موفقیت در توانایی وفق پیدا کردن است با هر آنچه هست و هر آنچه نیست. و اینجا نقطه ای است که معجزات از راه میرسند. آنچه سرمستی و لذت را به زندگی میبخشد، معجزاتِ پس از موفقیت است.

بیایید نگاهی به تاریخچه کلمه موفقیت بیندازیم. بعد از انقلاب کشاورزی، زمانی که انسان یکجا نشین شد و یاد گرفت از خاک تغذیه کند و شروع به کاشت محصولات کرد با یک مشکل مواجه بود و آن محدودیت های اقلیمی بود. اینکه چطور بتواند از پس چالشهایی که طبیعت سر راهش قرار میداد بربیاید. چالشهایی مثل کم آبی، سیل، طوفان، آفاتی که زمین های حاصلخیز را دچار بیماری میکرد، سرمای زیاد و گرمای زیاد. و در دست و پنجه نرم کردن با این چالشها آدمهایی دوام آوردند که توانستند خودشان را با شرایط تطبیق بدهد. وفق بدهند. آنچه از انقراض گونه ی انسان به عنوان یکی از موجودات این سیاره جلوگیری کرد قدرتش نبود. چه بسا قدرتش به اندازه ی دایناسور که نبود. بلکه هوشمندی انسان برای وفق دادنش با طبیعت این سیاره بود که آن را تا به امروز حفظ کرده است. و به همین ترتیب به کسی که میتوانست از پس این وفق دادن برآید موفق میگفتند. این کلمه در طول تاریخ و بعد از انقلاب صنعتی دگرگون شد و تبدیل شد به کیفیتی از توانایی که مبهم است و در دورست ها. و انسان مدرن به جای وفق یافتن بازمین شروع به غلبه پیدا کردن بر آن کرد که امروزه مصائبی که به واسطه این غلبه محیط زیست و اکوسیستم زمین و به تبع آن خود انسان را گریبانگیر شده است برای همه ما مبرهن است.

فیریتیوف کاپرا فیزیکدان اتریشی-آمریکایی در کتابی به نام تاربافت حیات (the web of lofe) درباره تکامل و ظهور حیات این طور مینویسد که تکامل، محصول جهش های بختوار و تصادفی  نیست بلکه ایجاد حیاتهایی برپایه خلاقیت است. خلاقیتی که نه طبق الگویهای از پیش تعیین شده و یا چارچوبهای منطقی، بلکه برپایه برهمکنش نیروی خلاقیت موجودات با طبیعت موجود در همان لحظه است. 

قوانین طبیعت و همینطور فرایندی که به تکامل موجودات در زمین منجر شده است به ما یک پیام واضح را میرسانند، و آن پیام این است که موفقیت برپایه ی وفق پذیری با آنچه هست است. آنچه هست شامل تمام شرایط واقعی موجود بدون تعابیر و تفاسیر ذهنی از آنها و همینطور تمام تواناییها و علایقی که در خود واقعی و اصیل ماست. موفقیت یک نسخه و فرمول از پیش تعیین شده برای رسیدن به چیزی در آینده نیست.

بیایید به تعریف جدیدی از موفقیت بیاندیشیم. در واقع به تعریف اصیلش برگردیم. وفق پیداکردن و همزیستی را بیاموزیم. انکار "آنچه هست" را کنار بگذاریم و شهامت رویارویی با آنچه هست را بیابیم. تنها آن زمان است که موفقیت در هر لحظه و هر آن از زندگی جاری و قابل تجربه است. بیایید به زیستن در لحظه حال و لذت بردن از اکنون زندگی برگردیم.

 

۵
از ۵
۳ مشارکت کننده

جستجو در مقالات

دیگر نوشته‌ها

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید