تا زمانی که سر آیزاک نیوتن قانون جهانی گرانش را نوشت هیچ کس فکر نمیکرد که قوانین فیزیک روی زمین مانند هر جای دیگر جهان باشد. در زمین چیزهای زمینی در جریان بود و در آسمان امور آسمانی. براساس تعالیم مسیحی آن زمان خدا آسمانها را در سیطره خود داشت و شناخت آنها از دامنه توانایی ذهن ضعیف ما انسانها بیرون بود. وقتی که نیوتن این حصار فلسفی را درهم شکست و حرکت را قابل درک و قابل پیش بینی کرد برخی از الهیون از او انتقاد کردند که تو جایی برای آفریدگار دیگر باقی نگذاشتی. چون نیوتن متوجه شده بود همان نیروی گرانشی که سیب رسیده را از درخت به پایین میکشد اشیای پرتاب شده را هم در مسیر منحنی هدایت میکند و ماه را هم در مدار خود به دور خوشید. او گفت قانون گرانش بر حرکت سیاره ها و سیارک ها و دنباله دارها در مدارهایشان به دور خورشید هم حاکم است و صدها میلیارد ستاره را هم در کهکشان راه شیری در مدار خود حفظ میکند. این جهان شمولی قوانین فیزیک بیشترین پیشبرد را درکشفیات علمی داشت و گرانش تازه شروع کار بود.
اخترشناسان قرن نوزدهم باریکه های نور را به طیفی از رنگها شکستند و متوجه شدند که اطلاعات زیادی را میتوانند از جسمی که گسل کننده نور است بدست بیاورند مثل دما و ترکیبات شیمیایی و جای بسیار خوشحالی شد وقتی متوجه شدند که مشخصه های شیمیایی خورشید با آن چیزی که در آزمایشگاه قابل مشاهده است یکسان است. منشور که دیگر ابزار انحصاری شیمیدانها نبود نشان داد که خورشید و زمین هرچقدر هم که از نظر اندازه، جرم و دما و ظاهر باهم متفاوت باشند ولی هردو حاوی مواد یکسانی هستند: هیدروژن، نیتروژن، کربن، آهن و غیره. ولی مهمتر از یکسان بودن لیست مواد تشکیل دهنده این نکته بود که قوانین فیزیک که باعث تشکیل این مواد روی خورشید میشوند همان قوانین حاکم بر زمین در فاصله 150 میلیون کیلومتری خورشید است.
زمانی که دانشمندان متوجه شدند که قوانین فیزیک حاکم در منظومه شمسی به شکل یکسان حاکم است به این فکر افتادند که آیا این در تمام کهکشان هم صدق میکند؟ یا حتی در تمام جهان هستی و یا حتی در زمانهای متفاوت. قوانین را قدم به قدم به آزمایش گذاشتند و دیدند ستاره های نزدیک هم مواد شیمیایی آشنایی را نشان میدهند. ستاره های دوتایی دوردست هم در مداری متقابل گردش میکنند و ظاهرا تابع قوانین گرانشی نیوتن هستند. کهکشان های دوتایی هم همینطورند و دقیقا مثل رسوبات لایه لایه ی زمین که معرف تاریخ رویدادهای زمین است در فضا هم هرچه که دورتر را نگاه میکنیم زمان های گذشته تر را میبینیم.
البته یکسان بودن قوانین فیزیک و حاکم بودن آنها در منظومه ی شمسی و کهکشان راه شیری و تمام سیطره ی آسمان، به این معنا نیست که ما باید تمام چیزها و پدیده هایی که در فضا هست را در زمین هم داشته باشیم. مثلا ما هیچ وقت از درون ابری از پلاسمای فروزان با دمای یک میلیون درجه عبور نمیکنیم و مطمئنا هیچگاه در خیابان با یک سیاه چاله برخورد نمیکنیم. آنچه که مهم است جهان شمولی قوانین فیزیک است که اینها را توصیف میکند. این جهان شمولی قوانین فیزیک به ما میگوید اگر برای مثال در سیاره ی دیگری با یک تمدن برون زمینی فرود بیاییم آنها هم تابع همان قوانینی هستند که ما هم روی زمین کشف کردیم. نیل تایسون عبارت طنزآمیزی دارد که میگوید اگر ما بخواهیم با برون زمینی ها ارتباط برقرار کنیم با اینکه ممکن است باورهای سیاسی و اجتماعی متفاوتی داشته باشند یا حتی زمانی که بخواهیم با آنها دست بدهیم، اگر دستی داشته باشند، شاید نشانه صلح تلقی نشود و حتی نشانه ی جنگ تلقی شود، اما امیدی داریم و آن این است که ما میتوانیم با زبان علم با آنها صحبت کنیم و جالب این است که این تلاش در دهه 1970 با سفینه های پایونیر 10 و 11 و وویجر 1 و2 انجام شد. پایونیر حاوی یک پلاک طلا بود که با استفاده از تصاویر علمی جایگاه ما را در کهکشان راه شیری و ساختمان اتم هیدروژن نشان میداد. وویجر هم پا را فراتر گذاشت و صفحه ای طلایی حاوی صداهای مختلف طبیعت مثل تپش قلب انسان، آوازهای نهنگ ها و گزیده ای از آثار موسیقی از جمله آثاری از بتهوون و چاکبری را با خود برد.
در تما این سالها و در تمام این اندازه گیری ها چیزی که برای ما ثابت شده است این است که ثابتهای بنیادین شناخته شده و قوانین فیزیکی حاکم بر آنها نه وابسته به زمان هستند نه وابسته به مکان هستند. آنها واقعا ثابت و جهان شمول هستند. شاید روزی به این نتیجه برسیم که گرانش نیوتن نیاز به اصلاح دارد، ایرادی هم ندارد، قبلا یکبار این اتفاق افتاده است. نظریه ی نسبیت عام انیشتن در سال 1916 اصول گرانش نیوتنی را به شکلی بسط داد که برای اشیای با جرم بسیار بالا هم قابل اعمال باشد. در این قلمروی بسط یافته که برای نیوتن هم ناشناخته بود قانون گرانش نیوتن دستخوش تغییرات شد و درهم شکست. درسی که میگیریم این است که اطمیان ما بستگی به دامنه ی شرایطی دارد که یک قانون در آن آزمایش و راستی آزمایی میشود و ممکن است با تغییر این دامنه شرایط ما به قوانین جدیدی برسیم که قوانین قبلی را نقض کند یا بسط بدهد و یا به شکل دیگری آنها را ارائه بدهد. از دیدگاه دانشمندان جهان شمولی قوانین فیزیک باعث میشود که کیهان مکان بسیار ساده ای باشد، در مقایسه با طبیعت انسان که حوزه روانشناختی او میشود خیلی دلهره آورتر و خیلی پیچیده تر است.
آنچه ما میخواستیم به آن بپردازیم این است که قوانین فیزیک یک دامنه بسیار وسیع را دربر میگیرد که به نظر خود دانشمندان شناخت گیتی را میتواند بسیار ساده کند. با اینکه در ظاهر فیزیک بسیار پیچیده به نظر میرسد اما شاید خیلی ساده تر از پیچیدگیهای روانشناختی انسان باشد و اگر ما بخواهیم از طریق ذهن و باور و اعتقادات بخواهیم جهان و گیتی را بشناسیم شاید در یک هزارتویی قرار بگیریم که این هزارتو برای هرکدام از ما خیلی متفاوت باشد و هرکدام بتوانیم تنها قسمتی از آن را متوجه بشویم. هرچند که علم خودش هم قبول دارد که ناقص است و شاید خیلی محدود باشد اما شاید ساده ترین راه باشد برای اینکه بتوانیم نگاهی کلی تر به جهان هستی و در نتیجه به خودمان به عنوان قسمتی ازین جهان هستی داشته باشیم.
زمین یک اشانتیون از آسمان و تمام کیهان است و اگر بتوانیم یک رفتار، یک الگو و یک نوع آفرینش و خلق و بودن را در جهان تشخیص بدهیم و شناسایی و درک کنیم شاید بتوانیم از چرایی وجود خود و اینکه ما در این سیاره چه کار میکنیم پی ببریم.
همراه رادیو فرکتال باشید در این سفر هیجان انگیز به آسمانی به زیبایی شبهای ما را میسازد.
این اپیزود را اینجا بشنوید.